گفتگوی درونی ذهن یا self talk حس ما نسبت به خودمان را ایجاد میکند و برای تقویت عزت نفس و اعتماد به نفس ما بسیار مهم است. برای بسیاری از افراد، صحبت کردن با خود یا همان گفتگوهای ذهنی امر عجیبی به نظر می رسد. بسیاری از دانشمندان علم روانشناسی به این نتیجه رسیدهاند که تمامی انسانها بسیاری از ساعات روز را در انجام گفتگوی درونی ذهن با خودشان سپری میکنند. در جلسات مشاوره روانشناسی هم تاکید زیادی بر کنترل گفتگوی درون میشود، چون قادر است به ما جهتدهی ذهنی داشته باشد.
گفتگوی درونی ذهن چیست؟
گفتگوی درونی ذهن، صدایی است که همواره در ذهن ما وجود دارد، هیچ گاه خاموش نمیشود و آن را میتوان نشانهای از زنده بودن به حساب آورد. همه ما با اطمینان به اینکه هیچ کس توانایی شنیدن این صدا را ندارد، با خیال راحت به دستوراتش عمل میکنیم و با خیال آسوده به آن گوش میدهیم.
جسم و اجزای مربوط به آن در یک بخش قرار دارند و من درونی در بخشی دیگر، حال برای اینکه من درونی بتواند با جسم در ارتباط باشد باید از گفتگوهای ذهنی استفاده کند. در حقیقت گفتگوی درون یک زبان مشترک و ارتباطی بین جسم و من درون است و کاملا تحت اختیار خود انسان است.
برای مثال اگر در طی یک اتفاق وسیلهای را بشکنیم، با گفتگوهای ذهنی شروع به سرزنش خود میکنیم و از این طریق ناراحتی بیشتری را احساس میکنیم. برعکس این موضوع نیز صدق میکند، در واقع جسم ما باید به نحوی با احساسات درونی ارتباط بگیرد تا به طور کلی درک کنیم چه اتفاقی درحال رخ دادن است.
اگر بخواهیم مسیر عصبی که مربوط به فکر کردن است را بررسی کنیم دچار دیوانگی می شویم، زیرا به قدری پیچیده است که کسی توانایی درک آن را نخواهد داشت، لذا برای ترجمه این مسیرهای عصبی از گفتگوی درونی ذهن استفاده میکنیم حتی گاهی ممکن است با همین گفتگوهای ذهنی مسیری جدید نیز بسازیم.
همین موضوع میتواند شروعی برای خودآگاهی و خود شناسی باشد، زیرا اگر که شما از این واقعیت اطلاع داشته باشید زمانی که در حال صحبت با خودتان هستید، ممکن است در یک لحظه به فکر خود توجه بیشتری کنید و با تکرار این روند میتوانید به خودآگاهی بیشتری دست پیدا کنید. زمانی که شما بتوانید به خودآگاهی برسید از بی هدفی، ناامیدی، تنبلی، خودتخریبی، ناراحتی و… تقریبا خبری نخواهد بود.
برای اطلاعات بیشتر مطالعه مقاله خودشناسی چیست؟ چه کمکی در بهبود کسب و کار میکند در وبسایت دکتر مهدی آنت را به شما توصیه میکنیم.
گفتگوی درونی ذهن، شمشیری دولبه
گفتگوی درونی ذهن مانند یک شمشیر دولبه میماند که شما میتوانید هم به نفع خود استفاده کنید و هم در جهت تخریب خود به کار ببرید، چون این ابزار بسیار مهمی است که در حال ساختن باورها و یا تقویت آنها است و باورهای شماست که سرنوشت شما را می سازد.
بنابر این شما باید خود آگاهی و خود مراقبتی داشته باشید تا همیشه از این گفتگوی درون آگاه باشید و آن را کنترل کنید و زمانی که در اثر تمرینهای مکرر به این عادت مهم دست پیدا کردید، ساختن و خلق زندگی دلخواه شما شروع می شود و آن گاه است که شما به این کشف بزرگ در خود دست پیدا خواهید کرد که چه قدر شما سازنده زندگی خود هستید.
دکتر مهدی آنت توضیح میهد که گاهی اوقات ما قصد انجام کاری داریم و به گفتگوی درون با خود میپردازیم. مثلا میخواهیم ماشینی خریداری کنیم، فکرهایی مانند اگر درگیر کلاهبرداری شوم، اگر ماشین مشکلی داشته باشد و من متوجه نشوم… ذهن ما را پر میکند. مطمئنا با دوستی تماس میگیریم و او اولین توصیهای که به ما میکند این است که مبادا ماشین نامناسبی به تو فروخته شود و تمام نکات منفی از خرید اتومبیل در جامعه را برای شما بازگو میکند.
در صورتی که میتواند با نکات مثبت شما را حمایت و راهنمایی کند، مثلا از محاسن ماشین مورد نظر شما بگوید و رفاه و کاراییهای آن را برایتان برشمارد. پس بدانید هیچ گاه گفتگوهای ذهنی منفی شما را به سمت موفقیت و پیشبرد اهداف سوق نمیدهد. زمان آن رسیده که گفتگوی درون منفی را به سمت مثبت هدایت کنید و در اتفاقهای که در اطرافمان می افتد نقاط مثبت آن را پیدا کنیم.
پیشنهاد میکنیم برای اطلاعات بیشتر از مقاله برنامهریزی ذهن با اهداف مثبت در سایت دکتر آنت بازدید کنید.
انواع گفتگوهای ذهنی
زمانی که از طریق حواس پنجگانه متوجه موضوعی میشویم، با استفاده از گفتگوی درون آن را برای احساسات خود شرح میدهیم، در نهایت این احساسات را برای جسم خود تفسیر میکنیم. بخش زیادی از این گفتگوی درونی ذهن تحت کنترل ما نیست و به صورت کاملا اتوماتیک اتفاق میافتد، همین موضوع دلیلی برای نشان دادن احساسات به شکل ناگهانی است و به دنبال این موضوع ما در تصمیمگیریهای خود تغییر ایجاد میکنیم.
بخشی از گفتگوی درون که توجه زیادی به آن داریم و تحت اختیار خودمان است، میتواند انرژی زیادی را مصرف کند، به همین دلیل گاهی به علت خستگی این موضوع را به احساساتمان واگذار میکنیم و اجازه میدهیم زندگی بر اساس احساسات ما پیش برود. اگر این احساسات خوب باشند، در نتیجه گفتگوی درونی ذهن ما نیز مثبت است و برعکس.
گفتگوهای ذهنی منفی
تمام اشتباهاتی که در زندگی اتفاق میافتد در اثر گفتگوهای ذهنی منفی است. به عنوان مثال هنگامی که از یک مسئله غمگین هستیم انرژی کمتری هم در خود ذخیره میکنیم همین موضوع سبب می شود که گفتگوی درون به حال خودش رها شود، بنابراین این موضوع کاملا از احساسات پیروی میکند.
اگر در این موقعیت از احساسات پیروی کنید ممکن است به علت یادآوری شکست هایمان، خود تخریبی شروع شود. رها کردن گفتگوی درونی ذهن هنگامی که احساسات بد بر ما غالب هستند، ممکن است بسیار وسوسه کننده باشد و در اکثر مواقع آنقدر درباره این موضوع کوتاهی و اهمال میشود و مانند یک چرخه ادامه مییابد، که باعث ایجاد یک فاجعه میشود.
هنگامی که احساسات افزایش مییابد، گفتگوی درونی ذهنی نیز زیاد میشود و به دنبال این موضوع احساسات بیشتر تخریب میشوند. یکی از اصلیترین دلایل ایجاد چنین تمایلی بخش غیرقابل کنترل است.
همه ما غم و اندوه را در دورهای از زندگی تجربه میکنیم که همین عامل دلیلی برای کشیده شدن به سمت احساسات منفی است، به این ترتیب تعداد زیادی از افراد خیلی سخت میتوانند خود را در برابر غم و اندوه نگه دارند و احساسات مثبت خود را محافظت کنند. به عبارتی، مبارزه با این احساس مانند بالا رفتن از صخرهای عمودی و بدون جای پا است.
گفتگوهای ذهنی منفی میتواند آثار منفی را به همراه آورد که شامل، اهمالکاری، بی انگیزگی، عدم مسئولیت پذیری، بی خوابی و بدخوابی، افسردگی، حسادت، اعتیاد، ناامیدی، طلاق، بی رحمی، پرخوری یا بی اشتهایی، تمایل به مرگ، خودارضایی، جنون، استرس شدید، ناراحتیهای جسمانی و… می شود. تقریبا هر اتفاق بدی که در زندگی می افتد می تواند ناشی از گفتگوهای ذهنی منفی باشد پس باید با تمام وجود از وقوع آن پیشگیری کرد.
برای اطلاعات بیشتر از مقاله زبان بدن چیست؟ کاربرد آن در زندگی و کار در سایت دکتر مهدی انت بازید نمایید.
گفتگوهای ذهنی مثبت
یکی از بهترین اتفاقات زندگی گفتگوهای ذهنی مثبت است، این موضوع آنقدر اهمیت دارد که می توان به عنوان یکی از سازندهترین قدرتهای زندگی از آن نام برد. حتما تجربه کرده اید، زمانی که پر از حس خوب زندگی هستید و به علاوه این موضوع از خودتان تعریف می کنید، احساس لذت فوق العادهای را تجربه خواهید کرد.
باید توجه کرد ماندگاری گفتگوهای ذهنی منفی بیشتر از ماندگاری گفتگوهای ذهنی مثبت است، زیرا تقریبا بیشتر افراد تمایل خیلی بیشتری به اتفاقات بد و غم انگیز دارند. این اتفاق دقیقا مانند این است که در حین رخ دادن یک اتفاق لذت بخش یک قطره سیاه بر پارچه سفید بیوفتد و کاملا پخش شود.
عامل اصلی تمام موفقیتهای ما در زندگی گفتگوی درون مثبت است، اگر در زندگی موقعیت خوبی رخ دهد و سبب پیشرفت و موفقیت شود در اثر همین گفتگوی درون مثبت است. زیرا شما تا زمانی که با امیدواری درباره موضوعی صحبت نکنید اصلا نمیتوانید آن ببینید، بنابراین بهتر است تلاش کنید با گفتگوی درون منفی مقابله کنید شاید سخت باشد ولی نتیجه فوق العادهای به همراه خواهد آورد.
راهکارهای مدیریت و تغییر گفتگوی درون
اختصاص دادن زمانی در حدود یک دقیقه، یکی از روشهای مطلوب برای مدیریت گفتگوی درون میباشد. بر این اساس، خارج کردن افکار و موضوعات کم اهمیت و بیارزش از ذهن، در این زمینه کمک شایانی مینماید. روش نوشتن افکار، از دیگر راهکارهای تاثیرگذار در این مقوله به شمار می رود. به طور کلی، نوشتن افکار سبب تبدیل شدن یک امر ذهنی به عینی می شود.
این پروسه بستر مناسب برای کنترل مطلوب افکار را مهیا میسازد. از دیگر شیوههای مدیریت گفتگوی درونی ذهن می توان به روش انحراف فکر اشاره نمود. در پرتو استفاده از این روش، چنانچه جریان فکری فرد به سمت افکار منفی سوق پیدا نماید، این فرآیند را به سوی مثبت اندیشی و روشن بینی هدایت می کند. در این روش نقاط تیره موجود در ذهن با نقاط روشن و مثبت پوشش داده می شوند.
تغییر دادن محیط پیرامون خود نیز میتواند در مدیریت گفتگوی درونی ذهن افراد کمک شایانی نماید. مسیر بسیاری از موفقیتها و پیشرفتهای انسانها، از جاده گفتگوهای ذهنی عبور میکند. تفاوت افراد موفق و اشخاص تسلیم شده و شکست خورده، کنترل و مدیریت صداها و گفتگوهای ذهنی خود میباشد.
تغییر گفتگوهای ذهنی
۱- با شناسایی آگاهانه نوع گفتگو درون خودتان در طول روز و لحن آنها شروع کنید. همه ما برای گفتگوهای ذهنی خودمان زبان و لحن خاصی داریم. سعی کنید زبان و لحن گفتگوی درونی ذهن خود را بشناسید.
۲- در پایان هر روز از کلمات یا اصطلاحات منفی که در گفتگوهای ذهن خود به کار میگیرید، فهرست بردارید. کلمات و عباراتی مثل: نمیتوانم، بلد نیستم، نمیشود، همیشه در انجام این کار اشتباه میکنم و غیره.
۳- حواس خود را کاملا روی لحظاتی متمرکز کنید که دوباره از این کلمات و عبارات استفاده میکنید. چه عواملی باعث میشود این کار را بکنید؟ آیا خواستههای دیگران در محیط کار زیاد میشود؟
۴- به این توجه کنید که کجا هستید، چه کسی همراه شماست، چه وقت روز است و در آن لحظه چه احساسی دارید.
۵- به محض آن که متوجه شدید در ذهن خود حرفی منفی زدهاید، با گفتن این کلمات در ذهن خود میتوانید جلوی این جریان ذهنی را بگیرید: «کافی است». بلند گفتن آن نیز، هم قدرتمندتر است و هم شما را نسبت به تعداد دفعات و محلهایی که در طول روز باید جلوی گفتگوی درون منفی خود را بگیرید آگاهتر می کند.
۶- حالا، سعی کنید به عمق افکار خود بروید و در پیش فرضهای خود بازنگری کنید. آیا فرض خود را بر منفی بودن چیزی گذاشتهاید که لزوما این طور نیست؟ همین جا جلوی آن را بگیرید، دوباره به موضوع مورد نظر فکر کنید و ببینید آیا میتوانید جایگزینی مثبت یا خنثی برای آن پیدا کنید؟
برای نمونه، به تفاوت این دو خوب فکر کنید: اینکه به خودتان بگویید از پس انجام کاری بر نمیآیید و یا اینکه از خودتان بپرسید چگونه فلان کار را انجام خواهید داد. آیا شیوه دوم امیدوارانهتر نیست و به خلاقیت بیشتری منجر نمیشود؟
باور داشته باشید یا خیر، تغییر دادن شیوه تفکر آن قدر قدرتمند است که حتی میتواند به افزایش درآمد شما نیز منجر شود.
راه اصلاح گفتگوی درونی ذهن چیست؟
۱- گفتگوی درون را به زبان بیاورید.
برای رسیدن به این هدف میتوانیم:
به مدت ۲۰ دقیقه جلوی آینه بایستیم و گفتگوی درون مان را با صدای بلند ضبط کنیم. پس از آن به شنیدن صدای خود و پیاده سازی گفتگوهای انجام شده بر روی کاغذ بپردازیم.
اگر در ۲۰ دقیقه اول صداقت داشته باشیم و خودمان را دچار خود سانسوری نکرده باشیم کلید کشف مشکلات زندگیمان را پیدا خواهیم کرد. به یاد داشته باشیم هیچ چیز در زندگی ما به اندازه گفتگوی درونی ذهن مان قدرت ندارد. پس آن را تحت کنترل، برای موفقیت در آن تلاش کنید و به اهمیت گفتگوی درون پی ببرید.
۲- کشف باورها دومین راه کنترل گفتار درونی است.
باید بدانید که گفتگوهای ذهنی ما ریشه در باورهای ما دارند. اما باور چیست؟
باور افکار بسیار قدرتمند و قدیمی ذهن ما هستند که سالیان سال در ذهنمان وجود دارند. باورها از ورودی های ذهنی ایجاد می شوند و تغییر دادن آنها زمان میبرد، اما شدنی است!
برای مثال اگر باور داشته باشیم که پول در آوردن سخت است، گفتگوی درون ما به سمت دشوار بودن این مسئله میرود.
اگر باور داشته باشید انسان ناتوانی هستیم، گفتگوهای ذهنی ما به سمت سرکوب کردن تمام تواناییها و دستاوردهای ما پیش میرود.
به همین خاطر اگر از گفتگوهای ذهنی خود رضایت ندارید، باید ریشه آنها را در باورهای قدیمی خود پیدا کنیم.
۳- اهداف واقعی و شفاف در ذهن داشته باشید.
یکی از راههای درمان گفتگوی درون منفی این است که باید به آنها فرصت بزرگ شدن و رشد کردن ندهیم.
برای این کار باید تمام تمرکز خود را بر روی اهداف و افکاری بزاریم که احساس خوبی در ما ایجاد میکنند. بهترین روش مدیریت کردن احساسات این است که تمرکز خود را روی اهداف و خواستههای واقعی بزارید که حالتان را خوب میکند و نتیجه قطعی آن احساس بهتر است.
لیستی از اهداف و خواستههای شفاف و دست یافتنی تهیه کنید تا به شما انگیزه متمرکز ماندن را بدهند. این راهی مناسب برای توقف گفتگوی ذهن منفی و جهت دهی به آن است.
۴- استفاده از خدمات روان درمانی برای درمان گفتگوهای ذهنی
گاهی اوضاع آنطور که می خواهیم پیش نمی رود. مثلا استفاده از تکنیکهای کنترل گفتگوی ذهن همیشه جوابگو نیست، به همین خاطر باید از متخصص روانشناس کمک بگیریم. یک مشاور روانشناس میتواند به خوبی موضوع را ریشه یابی کرده و بهترین پیشنهادات را ارائه دهد. یادتان باشد، بهترین راه مدیریت گفتار درونی کمک گرفتن از مشاور روانشناس خبره است.
بررسیهای علمی نشان میدهد مکالمات ذهنی منفی میتواند روی رفتار و احساسات ما و در نتیجه کل زندگی ما تاثیر منفی داشته باشد. در نقطه مقابل گفتگوی درون مثبت میتواند تاثیر مثبتی روی اعتماد به نفس و موفقیت ما در زندگی داشته باشد. برای مطالعه بیشتر از مقاله اعتماد به نفس چیست؟ اهمیت اعتماد به نفس! در وبلاگ دکترانت بازدید نمایید.
بدون دیدگاه