تئوری ذهن چیست؟ چگونه توانایی ذهن خوانی را در خود تقویت کنیم؟

تئوری ذهن یک مهارت اجتماعی شناختی مهم است که شامل توانایی تفکر در مورد وضعیت ذهنی خود و دیگران، مانند احساسات، باورها و دانش است که می‌توانیم آن را توانایی ذهن خوانی نیز بدانیم. نظریه ذهن نه تنها شامل تفکر، بلکه توانایی شما برای درک این واقعیت است که نحوه تفکر و تفکر دیگران می تواند با شما متفاوت باشد.

چرا به این توانایی «نظریه ذهن» می‌گویند؟ روانشناسان بر این باورند که طرز تفکر ما در مورد آنچه در ذهن شخص دیگری می‌گذرد دقیقاً نظریه ذهن است. اگرچه می‌توانیم پیش‌بینی کنیم، اما هیچ راه مستقیمی برای دانستن اینکه آن شخص دقیقاً به چه چیزی فکر می‌کند نداریم.

تنها چیزی که می‌توانیم به آن تکیه کنیم، نظریه‌های ما هستند که بر اساس آنچه دیگران می‌گویند، نحوه رفتار آن‌ها، آنچه درباره شخصیت آن‌ها می‌دانیم و برداشت ما از مقاصد آن‌ها شکل می‌گیرد. در این مقاله از وبلاگ دکتر مهدی آنت بیشتر درباره تئوری ذهن و توانایی ذهن خوانی خواهیم پرداخت، با ما همراه باشید.

توانایی ذهن خوانی چیست؟

ذهن خوانی و یا تئوری ذهن، یک نوع مهارت اجتماعی – شناختی بسیار مهم به شمار می‌آید که می‌تواند، شامل توانایی فکر کردن در مورد وضعیت‌های ذهنی خود و دیگران باشد، مثل: هیجانات، باورها و دانسته‌ها که می‌توانیم آن را هم جز توانایی ذهن خوانی بدانیم. تئوری ذهن تنها شامل تفکر و اندیشه نمی شود بلکه حتی توانایی درک کردن شما از این واقعیت را هم شامل می‌شود که شما بدانید که طرز فکر و عقاید دیگران هم می‌تواند با طرز فکر شما خیلی متفاوت باشد.

اصلا چرا به این توانایی «تئوری ذهن» گفته می‌شود؟ روانشناسان در این باور هستند که طرز فکر ما در این باره که در ذهن فرد دیگر چه می‌گذرد دقیقا همان تئوری ذهن است. ما هر چقدر هم بتوانیم پیش بینی‌هایی انجام دهیم اما هیچ راه مستقیمی برای اینکه بفهمیم آن فرد مقابلمان دقیقا به چه چیزی فکر می‌کند، نداریم. به تنها چیزی که می‌توانیم به آن تکیه کنیم، تئوری‌های‌مان هستند که بر اساس چیزی که دیگران صحبت می کنند، رفتاری که دارند، چیزی که در مورد شخصیت‌شان در ذهن خود داریم و برداشتی که از نیت‌هایشان داریم شکل می‌گیرند.

تفاوت ذهن خوانی و تفکر دیگر محوری

هیچ انسانی نمی‌تواند ذهن دیگران را بخواند اما تنها بر اساس تئوری‌هایی که بر اساس رفتار، صحبت‌ها، زبان بدن و شناختی که از طرف مقابل به دست می‌آید، می‌توان حدس زد که چه چیزی ممکن است در ذهن فرد بگذرد یا وضعیت روانی و روحی او را حدس زد. اما این مسئله فقط بر اساس شناخت است و هیچ تئوری علمی آن را تایید نمی‌کند.

کودکان دارای تفکر خود محوری هستند، یعنی نمی‌توانند دیگری و نقطه نظرات دیگران را درک کنند و معمولا به آن اهمیت نمی‌دهند و دنیا را از دریچه نگاه خودشان می‌بینند. اینکه تفکر افکارتان با گذشت زمان رشد می‌کند، به این معنا نیست که توانایی ذهن خوانی را به دست آورده‌اید، بلکه شما فقط می‌توانید از دید دیگران به دنیا نگاه کنید. می‌توانید احساس و ارزش‌های دیگران را بپذیرید و خود را جای آن‌ها بگذارید. شما می‌توانید در مورد وضعیت‌های ذهنی دیگران فکر کنید، در مورد هیجانات و باورها آگاهی داشته باشید اما هیچ کدام از این قابلیت‌ها شباهت آنچنانی به تئوری و تکنیک ذهن خوانی ندارد.

3 روش برای کنترل ذهن دیگران

در این قسمت قصد داریم 3 روشی را که به شما در ارتقای توانایی ذهن خوانی تان و کنترل ذهن دیگران از راه دور کمک می‌کنند، شرح دهیم.

۱. از مردم نخواهید به ایده شما فکر کنند، ایده خود را به آن‌ها نشان دهید.

بدترین اشتباهی که می‌توانید در تئوری ذهن مرتکب شوید، این است که  به دیگران بگویید: درباره آن فکر کن. مردم چیزهای زیادی برای فکر کردن دارند. ذهن ما به لطف شغل، خانواده، سرگرمی‌ و دوستانمان از قبل پر شده است.

این‌که از دیگران بخواهید به محصول یا ایده شما فکر کنند، مثل اضافه کردن یخ به لیوان پر از آب است. آب بیرون می‌ریزد، همان‌طور که ذهن آن‌ها ایده شما را به بیرون پرت می‌کند. مردم چیزهایی را که برایشان مهم نیست فراموش می‌کنند، یا جدی به آن فکر نمی‌کنند و شما احتمالاً در لیست اولویت‌هایشان نیستید.

بنابراین بهترین استراتژی برای کنترل ذهن دیگران از راه دور این است که از آن‌ها نخواهیم فکر کنند. به‌جای این که از آن‌ها انتظار داشته باشید به این فکر کنند که محصول شما چه سودی برایشان خواهد داشت، این را به آن‌ها نشان دهید. اگر می‌خواهید سرمایه‌گذار جذب کنید، همه‌چیز را آماده کنید: نمونه محصول، برنامه بلندمدت و کارهایی که انجام داده‌اید.

خاص باشید! توانایی ذهن خوانی دیگران را داشته و آن را کنترل کنید و به‌ جای این‌ که بخواهید به شما فکر کنند، همه چیز را به آن‌ها نشان دهید. حال این قدرت را دارید که خود را در ذهن دیگران حک کنید. اگر این کار را درست انجام دهید، حرف‌های شما دیگر شبیه درخواست کردن نخواهد بود. بلکه بیشتر شبیه یک نصیحت تأثیرگذار به نظر می‌رسد.

2.شروع همیشه سخت است.

گرفتن اولین جواب مثبت، اولین گام بلندی است که باید بردارید. اما اگر آن را از شخص مناسب بگیرید، تمام بله‌های دیگر مثل آب خوردن می‌شود. شاید راضی کردن یک بلاگر محبوب برای توییت کردن پست شما سخت باشد. اما به‌محض انجام این کار، ده‌ها یا حتی صدها نفر آن را بازتوییت می‌کنند.

کنترل ذهن یک سرمایه‌گذار موفق برای شراکت در ایده شما شاید کار آسانی نباشد، اما اگر قبول کند، حتماً سروکله سرمایه‌گذارهای ریزودرشت دیگر هم پیدا می‌شود. متقاعد کردن یک مشتری مشهور برای تبلیغ محصول شما در رسانه‌های اجتماعی ممکن است سخت باشد، اما زمانی که این کار را انجام دهید، قطعاً فروش سر به فلک می‌کشد.

این مرحله بیشتر از کنترل ذهن به هنر تاثیرگذاری شما باز می‌گردد. مهارتی که با مطالعه می‌توانید به‌راحتی آن را یاد بگیرید. کریس وایدنر در کتاب هنر تاثیرگذاری صفر تا صد این مهارت را به شیوه‌ای عملی برایتان توضیح می‌دهد.

3.با خواسته‌های کوچک شروع کنید.

هیچ‌وقت با یک درخواست بزرگ شروع نکنید. واقعیت این است که مردم ریسک کردن را دوست ندارند. هیچ‌کس دلش نمی‌خواهد همه‌چیز را بدون آنکه مطمئن شود به خطر بیندازد. شما باید ایده و محصول خود را پله‌پله ارائه کنید. این منطقی‌ترین روش کنترل ذهن دیگران از راه دور است. اگر می‌خواهید ایده یا محصول خود را برای یک سرمایه‌گذار یا تبلیغ‌کننده بفرستید، ابتدا با طرح ایده در یک یا دو پاراگراف شروع کنید. بعدازآن می‌توانید یک طرح کلی ارسال کنید و درنهایت پیش‌نویس کامل را به آن‌ها نشان دهید. اگر می‌خواهید مخاطبان یا مشتریان از محصولتان حمایت کنند، هیچ‌وقت ناگهان از آن‌ها نخواهید در وبینار شما شرکت کنند یا یک مجموعه از محصولات شما را خریداری کنند.